هوش جمعی
در اواخر سال ۱۹۸۰زمینه تحقیقاتی در هوش مصنوعی پدیدار شد به نام هوش جمعی. در این زمینه از حرکت اجتماعی حشرات برای ایجاد الگوریتم های جدید الهام گرفته شد. علم کامپیوتر از دو مفهوم خودسازماندهی و غیرمنتظره بودن برای تعریف هوش جمعی استفاده کرد. مفهوم بهینه سازی بدین صورت است که محقق در بین پارامترهای یک تابع به دنبال مقادیری که تابع را کمینه و یا بیشینه می کند باشد. در این بین کلیه مقادیر مناسب جهت این امر را راه حل های ممکن و بهترین مقدار از این بین را راه حل بهینه می نامند. الگوریتم های بهینه سازی هر دو مورد مسائل بیشینه و کمینه سازی را پوشش می دهد. بهینه سازی کاربردهای زیادی در زمینه تخصیص منابع، زمان بندی ها، تصمیم گیری ها دارد. بهینه سازی همواره با مشکلات فراوانی همراه است. شیوه های سابق برای حل کردن مشکلات بهینه سازی مستلزم تلاش های محاسباتی بی شمار و یا امکانات نرم افزاری بود. موفق ترین روش های هوش جمعی که تاکنون بوجود امده است روش بهینه سازی کلونی مورچه ها، روش بهینه سازی زنبورعسل، روش بهینه سازی کرم شب تاب و… است. نیل لیچ از این تئوری در زمینه شهرسازی بوسیله متدهای اینده نگر استفاده کرده است. استفاده از این تئوری به ایجاد محیط های شهری دینامیک کمک خواهد کرد. او بیان می کند که شهر مانند یک سیستم دینامیک و انطباق پذیر عمل می کند که بر اساس تعامل با همسایگان و بر اساس کنترل غیرمستقیم و خودگردان است. نمونه ای از تئوری مذکور لینچ را می توان در آثار معماری استرالیایی کوکوگیا (Kokkugia)دید.
نظرات
maziar
این شبیه سازی های Swarm رو میشه تو گرسهاپر انجام داد؟ با استفاده از quelea?
< اگه آره یه آموزش براش میزارید؟